فناوری از نگاه جامعهشناسی (4 بخش)
[vc_row][vc_column][vc_column_text css_animation=”bounceInUp”]
فناوری را میتوان از ابعاد مختلف بررسی کرد. شاید در ادبیات مدیریت فناوری به خصوص در بخش فلسفه فناوری به ابعاد آن توجه کمتری شده است. در این سلسله مطلب که در پنج قسمت منتشر خواهد شد، مروری بر ابعاد جامعه شناسی فناوری نموده ایم که در طی یک هفته منتشر خواهد شد.
[/vc_column_text][vc_single_image image=”2013″ img_size=”large” css_animation=”bounceInUp”][vc_column_text css_animation=”bounceInUp”]
بخش اول: آیا فناوری به ما تحمیل شدهاست یا ما به فناوری سمتوسو میدهیم؟
جوابی که در انتها به آن خواهیم رسید این است: هر دو و هیچکدام! اما اینکه به این پرسش در سدۀ اخیر پاسخهای مختلفی داده شده است، که مرور آنها خالی از لطف نیست.
نخستین پاسخ به این پرسش این بوده است که: فناوری امری جبری است؛ یعنی چه؟ یعنی فناوری سه مدل جبر را به نوع بشر تحمیل میکند و کنترل آن، خارج از ارادۀ بشر است:
هنجاری (Normative): برتریِ کارآمدی بر سایر ارزشها. یعنی چه؟ یعنی اینکه فناوری به نوعِ بشر این امر را دیکته میکند که هر چیزی که کارآمد است خوب است و هر چیزی که کارآمد نیست، خوب نیست! مستقل از اینکه چه ارزشِ دیگری را برای انسان فراهم میکند. مثلاً در این طرز تفکر، ماشین لباسشویی برای این خوب است که بازار خوبی دارد؛ و دلیلِ خوب بودن آن این نیست که وقت زنان را برای کارهای متعالی دیگری بهجز شستوشو باز میکند.
قانونشناختی (Nomological): مسیر توسعۀ تکنولوژی، جبری و مستقل از بافت اجتماعی. این یعنی چه؟ یعنی تکنولوژی به جامعه نگاه نمیکند و هر مسیری را که دلش بخواهد برای رشد خود در پیش میگیرد! یعنی هر چه از نظر تکنولوژیک ممکن باشد، از نظر اجتماعی بهکار گرفته میشود و جامعه هم منفعل است و حق اعتراض ندارد.
پیامدهای ناخواسته (Unintended Consequences): که همان آثار اجتماعی تکنولوژی است که اجتنابناپذیر است… مثلاً مغز انسان در استفاده از تلفنهای هوشمند، قدرت تمرکز خود را از دست میدهد؛ و کاری هم نمیتوان در قبالش انجام داد! همین است که هست!
در مطالب بعدی، این نگاه جبرآلود به فناوری را نقد خواهیم کرد. و خواهیم دید که اینطور نیست که مسیر حرکت فناوری، به انسان و جوامع انسانی تحمیل شود و انسان در مقابل آن تسلیم باشد. البته در مطلب بعدی هنوز به جوابِ آخر سوالی در ابتدا مطرح شد نخواهیم رسید.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_single_image image=”2019″ img_size=”large” css_animation=”slideInLeft”][vc_column_text css_animation=”flipInY”]
بخش دوم: برساختگرائی؛ یک پارادایمِ بدیل برای جبرگرائی.
در ادامه موضوع نگاه جامعه شناسی به فناوری، در مقابل نگاه جبری به فناوری یک نظریه برساخت گرایی هم وجود دارد که در قسمت دوم این سلسله گفتار به این نگاه می پردازیم.
این نگاه در مقابل نگاه جبری به فناوری شکل گرفت و طبق نگاه نظریهپردازان پیشروی این نظریه، سه مفهوم محوری دارد:
• نخست اینکه گروههای اجتماعی معنا را به فناوری منسوب میکنند. یعنی چه؟ یعنی هر گروه اجتماعی انتظاری از فناوری دارد و کاربردی از فناوری را طلب میکند که با سایر گروهها یکی نیست.
• دومین مفهوم محوری در برساختگرایی فناوری این است که در تفسیر از فناوری، بنا به کاربردی که فناوری برای آن گروه اجتماعی بههمراه دارد، انعطافپذیری وجود دارد.
• مفهوم سوم حاکی از این است که این تفسیرها که در آن یک تفسیر از میان تفسیرهای نامبرده در طی زمان غالب شده و ساخته شدنِ اجتماعیِ فناوری انجام میپذیرد. تفسیری که گفته میشود تکلیف فناوری را برای آن جامعه روشن میکند و پس از آن بهراحتی قابل تغییر نیست. این مرحله، تثبیت یا اختمام نام دارد.
برای فهم بهتر این سه مفهوم، به مثال دوربینهای تشخیص چهره که همین روزها هم بحث در مورد آن داغ است، توجه کنید: دولتها صلاح میدانند که از این فناوری مخصوصاً در رصد جابجایی بیماران و یا مجرمان استفاده کنند؛ اما این امر در نگاه شهروندان تجاوز به حریم شخصی تلقی میشود. بنابراین استفاده از این دوربینها در اماکن عمومی، در حیطههای مختلفی موضوع بحث و تبادل نظر است: اخلاق، فناوری، حقوق شهروندی، برقراری نظم اجتماعی، و غیره. نتیجه؟ در چین از این دوربینها در حد گستردهای استفاده میشود و آمریکا آنها را ممنوع کرده است. یعنی این فناوری در چین به یک نوع و در آمریکا به نوعی دیگر، تثبیت شده است.
تصویر مربوط به چیست؟ مربوط به مثالی که نظریهپردازان این نظریه به آن استناد کردهاند: آنها نشان دادند که چگونه دوچرخۀ سمت چپ در بازار (بخوانید در جامعه) توفیق نیافت و در نهایت، دوچرخۀ سمت راست بود که بهعنوان یک فناوریِ تثبیت شده در بازار و جامعه راه پیدا کرد و به نسلِ ما رسید.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_single_image image=”2021″ img_size=”large” css_animation=”fadeInUp”][vc_column_text css_animation=”fadeInUp”]
بخش سوم: مقولۀ “قدرت” در فناوری
در ادامه مبحث فناوری از نگاه جامعه شناسی پس از مرور رویکرد جبرگرایی و رویکرد برساخت گرایی، مروری بر مقوله قدرت بر فناوری خواهیم داشت. اگر فیلم “عصر جدید” ساختۀ “چارلی چاپلین” را دیده باشید، عکس بالا برای شما آشناست: این دستگاهی است که با استفاده از آن، کارگران میتوانند مثلاً شش دقیقه در وقت نهارخوری صرفهجویی کنند و کاراییِ کارخانه بدین وسیله افزایش مییابد.
این موضوع، یکی از چندین نقدی بود که بر نظریۀ برساختگرائی وارد شده است: اینکه فناوری، لزوماً برآیند نیازهای کلِ جامعه نیست، بلکه آن بخشی از جامعه که دارای قدرت است فناوریای را که قدرتِ وی را تثبیت میکند انتخاب کرده و آن را بال و پر میدهد و از این طریق است که فناوری در جوامع رشد پیدا میکند. اینان معتقدند فناوری نه یک امر اجتماعی، بلکه یک امر سیاسی است که بهوسیلۀ آن، قدرتمندان میتوانند قدرت بیشتری به جامعه تحمیل کنند.
– یک مثال کلاسیک که در مقالات مربوط به جامعهشناسی فناوری بسیار به آن اشاره شده است، “پل رابرت موزس در نیویورک” است که واینر در 1933 در کتاب تکنولوژی خودآیین به آن اشاره میکند: این پُل، که شهر را به تفریحگاه ساحلی وصل میکرد، طوری طراحی شده بود که فقط امکان عبور وسیلۀ نقلیه را داشت و افرادی که میخواستند بدون ماشین به آن تفریحگاه بروند، امکان استفاده از پل را نداشتند.
– نوبل نیز در سال 1984 به موضوع قدرت اشاره کرده و عنوان کرده بود که “تغییر فناورانه لزوماً منبعث از سود و عقلانیت نیست؛ بلکه نزاغ قدرت و ایدئولوژی نیز نقش مهمی در آن دارد…”
– حتی خیلی قبلتر، یعنی در سال 1934، مامفارد گفته بود که “نظم ماشینی، منعکسکنندۀ علاقۀ بخشهای قدرتمندتر جامعه جهت تثبیت قدرت خود بر بقیۀ جامعه بوده است.”
یک مثال خیلی ملموس برای استفاده از فناوری در عصرِ جدیدتر، موضوع “رد پای دیجیتال” ماست: اینکه ما هر روز در گوگل و اینستاگرام و فیسبوک و توییتر فعال هستیم و لایک میکنیم و ریپورت میکنیم، همگی به این کمک میکنند که گوگل و اینستاگرام و فیسبوک و توییتر ما را بهتر از خودمان بشناسند. حالا اینکه این موضوع چگونه به موضوع قدرت باز میگردد؟ اینطور که در انتخابات سال 2016 در آمریکا، همین فیسبوک به کمپینهای انتخاباتیِ ترامپ کمک کرد که تبلیغاتی را برای افراد نشان دهد که برای آنها متقاعدکنندهتر هستند! فیسبوک از کجا میدانست که برای چه فردی چه تبلیغاتی متقاعدکنندهتر هستند؟؟ از ردِ پای دیجیتال آنها…[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_single_image image=”2023″ img_size=”large” css_animation=”rotateInUpRight”][vc_column_text css_animation=”rotateInDownRight”]بخش چهارم: کمی ملاحظات فنی بهعلاوۀ اندکی ارزشهای اجتماعی: فناوریِ شما آماده است!
در سه قسمت پیشین از بررسی فناوری از نگاه جامعه شناسی رویکردهای جبرگرایی، برساخت گرایی و نقش قدرت در انتخاب فناوری مرور گردید. در قسمت چهارم به تقابل و تعادل ملاحظات فنی و ارزش های اجتماعی خواهیم پرداخت. فینبرگ معتقد است طراحی فناورانه نمیتواند توسط معیارهای فنیِ صِرف تعیین شود، و برای این امر باید نگاهی هم به ارزشهای اجتماعی داشته باشد. یعنی چه؟ یعنی اگر یک فناوری از نظر تکنیکی “ممکن” بود، این امر برای اینکه آن فناوری توسعه یابد “کافی” نیست؛ بلکه باید به دنبال این پرسش هم بود که این فناوری به چه “ارزش“هایی پاسخ میدهد؟ وی معتقد است آن ارزشهایی که لزوماً محدود به ارزشهای نظام سرمایهداری (یا هر نظام ایدئولوژیک دیگری) نیستند، ارزشهایی هستند که فناوری باید آنها را بجوید.
در کل، نگاه فینبرگ این بود (و هست) که قدرت و سود نباید ارزشهای راهبر در توسعۀ فناوری را سمتوسو بدهند و باید محدودۀ وسیعتری از ارزشها توسط طراحانِ فناوری مد نظر قرار داشته باشد. از این رو وی به “دموکراتیزه کردن” معتقد است و یکی از ابزارهایی که برای دموکراتیزه شدن برمیشمارد، جنبشهاي اجتماعي و تحريم كالاهاي مورد اعتراض است. مثلاً اگر میبینید فناوریهای مُد در حال آسیب زدن به محیط زیست هستند، یا اینکه این فناوریها کارگرانِ کشورهای فقیر را استثمار میکنند، از آنها استفاده نکنید! مصرف قهوه در برههای از تاریخ به همین جهت مذموم بود؛ چراکه تجارت قهوه “تجارت منصفانه” نبود و کودکان بسیاری برای تولید قهوه بهکار گرفته میشدند.
مثال فناورانهتر، “حق فراموش شدن” است که نخستین بار چند سال پیش در قوانین مربوط به حریم شخصی اروپا به آن اشاره شد و سپس گوگل نیز آن قانون را در قوانین حریم شخصی خود گنجاند. چرا؟ در پاسخ به اعتراضات شکسته شدنِ حریم شخصی کاربران. چگونه؟ اینگونه که شما هر وقت بخواهید میتوانید به گوگل ایمیل بزنید و بگویید: فراموشم کن! و گوگل موظف است هر چیزی که در تمام این سالها از زبان شما شنیده را، از حافظۀ خود پاک کند.
تصویر استفاده شده از کانال “جامعهشناسی” به امانت گرفته شده است.
👈 منتظر بازخوردها و پیشنهادات شما هستیم.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]
پاسخها